تجلی طه
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30








جستجو








  خاطراتی زیبا...   ...

​به نام الله…

اوایل دوران دبیرستان بود که ابراهیم با ورزش باستانی آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن می رفت. حاج حسن توکل معروف به حاج حسن نجار، عارفی وارسته بود. او زورخانه ای نزدیک دبیرستان ابوریحان داشت. ابراهیم هم یکی از ورزشکاران این محیط ورزشی ومعنوی شد.

حاج حسن،ورزش را با یک یا چند آیه قرآن شروع می کرد. سپس حدیثی می گفتو ترجمه می کرد. بیشترشبها، ابراهیم را می فرستاد وسط گود، او هم در یک دور ورزش، معمولا یک سوره قرآن دعای توسل ویا اشعاری در مورد اهل بیت می خواند وبه این ترتیب به مرشد هم کمک می کرد.

از جمله کارهای مهم در این مجموعه این بود که، هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب می رسید، بچه ها ورزش را قطع می کردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن نماز جماعت می خواندند. به این ترتیب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب درس ایمان واخلاق رادر کنار ورزش به جوان ها می آموخت.

×××

بارها می دیدم ابراهیم، با بچه هایی که نه ظاهر مذهبی داشتند ونه به دنبال مسائل دینی بودند رفیق می شد. آنها را جذب ورزشمی کرد وبه مرور به مسجد وهیئت می کشاند. یکی از آنها خیلی از بقیه بدتر بود. همیشه از خوردن مشروب وکارهای خلافش می گفت. اصلان چیزی از دین نمی دانست. نه نماز ونه روزه به هیچ چیز هم اهمیت نمی داد حتی می گفت: تا حالا هیچ جلسه مذهبی یا هیئت نرفته ام. به ابراهیم گفتم: آقا ابرام اینها کی هستند دنبال خودت می یاری! با تعجب پرسید: چطور چی شد؟ گفتم: دیشب این پسر دنبال شما وارد هیئت شد. بعد هم آمد وکنار من نشست. حاج آقا داشت صحبت می کرد. از مظلومیت امام حسین (ع) وکارهای یزید می گفت. این پسر هم خیره خیره وبا عصبانیت گوش می کرد. وقتی چراغ ها خاموش شد به جای اینکه اشک بریزه، مرتب فحش های ناجور به یزید می داد!!

ابراهیم داشت با تعجب گوش می کرد. یکدفعه زد زیر خنده. بهد هم گفت: عیبی نداره این پسر تا حالا هیئت نرفته وگریه نکرده. مطمئن باش با امام حسین (ع) که رفیق بشه تغییر می کنه. ما هم اگراین بچه ها رو مذهبی کنیم هنر کردیم. دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت. اویکی از بچه های خوب ورزشکار شد.

دوست دارم برادرم❤❤❤

التماس دعا…

موضوعات: مذهبی  لینک ثابت



[یکشنبه 1396-04-04] [ 12:23:00 ق.ظ ]





  شهادت یعنی...   ...

به نام حق…❤
‌‌تشریح #شهــــــــــادت :?
“شهادت” ، نوعی ‌"مدیریت” است..
آدمهای “معمولی” ،
خیلی هم که “موفق” باشند.

.
“زندگی” خود را “مدیریت” می کنند!!
اما ” #شـــــهــــــــــــــــــــدا” ،
“مـــــرگـــــ” خود را نیز ، “مدیریت” میکنند...

” #شــــــــــهــــــــــــــــــــادت ” ، یعنی ،
“زندگی مان” را کجا ، “خرج کنیم"…
که “زندگی دیگران”

” #معــــــــــنــــــــــے”  پیدا کند!!?

التماس دعا?

موضوعات: مذهبی  لینک ثابت



[شنبه 1396-03-27] [ 07:37:00 ب.ظ ]





  میعادگاه عشق...   ...

​به نام حق…❤❤❤
پنج شنبه است و يادی کنیم از درگذشتگان

? اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ        

پنجشنبه هست

شاخه گلی بفرستيم برای تموم آنهايی كه در بين ما نيستند 

ولی دعاهاشون هنوز كارگشاست، 

يادشون هميشه با ماست 

و جاشون بين ما خاليه، 

دلمون خيلی وقتها هواشونو می كنه,

امادیدارشون میفته به قیامت

شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه…

التماس دعا…

موضوعات: مذهبی  لینک ثابت



[پنجشنبه 1396-03-25] [ 06:40:00 ب.ظ ]





1 2 3 4 6

  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم