به نام الله…
دلم کمی سفر میخواهد ،سفری برای این قلب ناآرام…
قلبی که تنهایی شده همدم او..چقدر سخته دورت شلوغ باشه واحساس تنهایی کنی ،شاید بعضی آدمها به جای اینکه بخواهند کسی دوستشان داشته باشد فقط کمی آنها را درک کنند،هر آدمی لزوما نیاز داره تو زنگیش حتی یک نفرهم شده خوب درکش کنه و بدون هیچ توقعی به حرفاش گوش کنه…چقدر زندگی جذاب میشه اگه از این جور افراد تو زندگیت زیاد باشه…
خدایا تو همیشه بودی،هستی.. اول وآخر تویی، تویی که همیشه بدون هیچ توقعی به بنده هات اعتماد به نفس تونستنو دادی که تو با باور به من واعتماد به تواناییت میتونی به هدفت برسی…خواستن فقط یه کلمه ست ولی با تحققش خیلی راه ها پیش روت باز میشه که با این باور راستین میتونی بهترینشو انتخاب کنی…تو همیشه بهم حس مثبت وسرزنده بودن دادی،میدونم همیشه کنارمی ،مراقبمی،درد دلامو فقط به تو گفتم چون مطمئنم باتمام وجود میشنوی…
اما من تو را در زمین میخواهم،درست در کنار خودم،همقدم وهمراه بشیم با هم به سفر بریم شک ندارم که سفر با تو خیلی خوش میگذره …اما شدنی نیست …زمینی شدنت شدنی نیست همین که میدونم همیشه هستی مرحم قلب منه ،من باااید به این سفر برم انصافاچه خوب گفت مولوی :میروم بلکه مرا این سفر آرام کند؛بی شک هممون به یه سفرکه حالمونو خوب کنه احتیاج داریم منو این قلب ناآروم خیلی وقته قصد زیارت آقارا داریم دلم بدجور هوای حرم کرده،هوای اون آرامش همیشگی…
چه خوب میشود اگر آقا بطلبد…
التماس دعا
[یکشنبه 1397-05-28] [ 03:22:00 ب.ظ ]